مشارکت آستان قدس رضوی در آموزش زیست عفیفانه به خانواده‌ها حمایت ویژه از صندوق‌های خرد روستایی در دولت سیزدهم جمعیت مهمترین مسئله امنیتی و مولفه اول قدرت نظامی کشور خواهد بود تعداد وام‌های پرداخت‌شده برای ازدواج و فرزندآوری رکورد زد| راه اندازی مراکز همسان گزینی عرض ارادت دختران مشهدی به کریمه اهل‌بیت(ع)+فیلم پاسخ به پرسش‌های حقوقی بانوان | تکلیف نفقه در دوران عقد چیست؟ بی‌نام‌و‌نشانیم‌ ای‌حضرت پدر! روایتی از زنان مسلمان بااقتدار در تاریخ ایران | درسارای‌ملک‌خانم همسر باذکاوت تیمور یک دخترانه صمیمانه ویدئو | گل‌آرایی حرم حضرت‌معصومه‌(س) با ۵۰ هزار شاخه گل هشدار قرمز یک پزشک| ساده‌انگاری نسبت به سقط جنین حتی در بین خانواده‌های متدین دختری که با بیماری‌ نادرش رفاقت می‌کند هزینه درمان ناباروری در ایران کمتر از سایر کشورها فرزندان سوم و چهارم ۶۵ درصد از سقط جنین‌های خراسان رضوی هستند آیا لایحه «ارتقای امنیت زنان» فمنیستی است؟ زنان به چند ساعت خواب نیاز دارند؟ صدور رأی بی‌سابقه به‌نفع بانوان ایرانی توزیع بسته های بهداشتی دوران بلوغ بین دختران دانش آموز در خراسان رضوی از تولیدات هنرمندان درباره جوانی جمعیت حمایت می‌شود برنامه‌های دهه کرامت با گلباران حرم مطهر امام رضا (ع) در مشهد آغاز می‌شود
سرخط خبرها
حرم نوشت های یک خادمه | دعوت نامه مخصوص

حرم نوشت های یک خادمه | دعوت نامه مخصوص

  • کد خبر: ۲۲۴۶۰۹
  • ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۵
کارت شناسایی کشورش را گذاشت جلوی من و گفت: «خانم با این کارت هم میشه چادر بگیرم؟» نگاهی به کارت و چهره‌اش انداختم و گفتم، بله بله، حتما بعد بدون اینکه فاصله‌ای بیفتد ادامه دادم شما چه خوب فارسی صحبت می‌کنید.

به گزارش شهرآرانیوز، کارت شناسایی کشورش را گذاشت جلوی من و گفت: «خانم با این کارت هم میشه چادر بگیرم؟» نگاهی به کارت و چهره‌اش انداختم و گفتم، بله بله، حتما بعد بدون اینکه فاصله‌ای بیفتد ادامه دادم شما چه خوب فارسی صحبت می‌کنید.

کمی مکث کرد و انگار خم به ابرویش بیاید از جمله‌اش گفت: «بله، پدر و مادرم ایرانی هستند ولی خودم توی بحرین به دنیا آمدم.» یاد اینکه بحرین زمانی جزئی از ایران بود افتادم و با خنده گفتم: «البته بحرین هم زمانی جزء ایران بوده و ما در هر حال یک جور‌هایی هم وطنیم.» سرش را به نشانه تایید تکان داد و لبخند کم رنگی زد. «بله درست است.» انگار او هم از این جدایی اجباری سرزمین هایمان ناراحت بود.

حرم نوشت های یک خادمه | دعوت نامه مخصوص

کارتش را ورانداز کردم، اسمش هم نام خودم بود. شیشه‌ای که بین من و او حایل بود مانع کوچکی برای بهتر شنیدن بود. صدایم را کمی بلندتر کردم «عه! چه جالب! اسم من هم مریمه»

خانم هم خدمتی ام که کنارم ایستاده بود و توی چادر دادن به زائر‌ها کمکم می‌کرد تا جمله‌ام را شنید گفت: اسم من هم مریمه.

نمی‌دانم چه شد که دلم می‌خواست با این بانوی بحرینی بیشتر صحبت کنم. سعی کردم کمی لحنم را شیرین کنم و با لبخند گفتم: «روایت داریم هر وقت در مکانی سه مریم با هم حضور داشته باشند آنجا قطعه‌ای بهشتی است؛ قالت مریم.» و بعد هر سه با هم خندیدیم.

پرسیدم اینجا چه می‌کنید؟ گفت دعوتنامه مخصوص داشتم و چند روزی آمدم مشهد. 
- «یعنی دوستی اینجا دارید که دعوت تان کرده؟!»
- «بله، یک دوست خوب به اسم امام رضا (ع)».

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.